یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:مژده,موسوی گرمارودی, :: 14:52 ::  نويسنده : علی جوان نژاد

 

داشتم کتاب"بر آشفتن گیسوی تاک" از «موسوی گرمارودی» را می خواندم که رسیدم صفحه41 آنجایی که می گوید:منی که غرقه ی دریای عشق بیرنگم...
دیگر ادامه اش را نخواندم بس که دلم برای خودم سوخت.حسرت خوردم که چه آزاد می تواند از هر واژه استفاده کند بی آنکه انگی بهش بزنند.
حالا ما یک وقت هایی شکری خورده دل در بیرنگ خاتونی بسته بودیم؛حالا که به هر وضع و هر حالت دل بریدیم هرکجا واژه شریف را می بینند فکر می کنند قصد ما مادمازل بوده!
خواهشا مرا محدود نکنید...بگذارید شعرم بسان آب روان برود هر کجا که می خواهد....


ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 62 صفحه بعد

رستخیز عشق
وقتی چترمان خداباشد بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد.
درباره وبلاگ

هرگونه حرفی را نباید با زبان فهمید/ آخر خودت باید بدانی دوستت دارم
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رستخیز عشق و آدرس rastkhiz.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.





نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 97
بازدید کل : 13619
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 310
تعداد آنلاین : 1

Alternative content